بمباران در جفیر
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات خيبر »
آقای سعید محمدزاده از رزمندگان حاضر در این عملیات میگوید:(5-MOHAMMADZADE-12) قبل از اینکه به مرحله عملیاتی جفیر وارد شویم، چند ماهی را در پایگاه پنجم شکاری امیدیه، مستقر بودیم. بچهها در این مدت آموزشهای خوبی دیده و توان لازم را کسب کرده بودند. خصوصا" اینکه از لحاظ معنوی به خودشان رسیده بودند و توان روحی و معنوی بسیار بالایی داشتند. امّا پس از آنکه از امیدیه به منطقه جفیر عازم شدیم متأسفانه گردان توسط هواپیماهای عراقی بمباران شد. بعد...
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات خيبر »
آقای سعید محمدزاده از رزمندگان حاضر در این عملیات میگوید:(5-MOHAMMADZADE-12) قبل از اینکه به مرحله عملیاتی جفیر وارد شویم، چند ماهی را در پایگاه پنجم شکاری امیدیه، مستقر بودیم. بچهها در این مدت آموزشهای خوبی دیده و توان لازم را کسب کرده بودند. خصوصا" اینکه از لحاظ معنوی به خودشان رسیده بودند و توان روحی و معنوی بسیار بالایی داشتند. امّا پس از آنکه از امیدیه به منطقه جفیر عازم شدیم متأسفانه گردان توسط هواپیماهای عراقی بمباران شد. بعد...
حضور نیروهای شهرستان در عملیات خیبر
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات خيبر »
عملیات خیبر، اولین عملیاتی بود که گردان کمیل پس از تشکیل در آن شرکت می کرد. نیروهای شهرستان نیریز عمدتا" در این گردان متمرکز بودند و به حماسه آفرینی پرداختند. نیروهای گردان، عصر همان روزی که قرار بود در شب آن روز عملیات شروع شود؛ یعنی عصر 2/12/1362 در منطقه جفیر توسط هواپیماهای دشمن بمباران و تعداد زیادی از نیروها شهید و مجروح شدند. اما این بمباران و تلفات ناشی از آن نتوانست مانع از حضور نیروهای شهرستان...
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات خيبر »
عملیات خیبر، اولین عملیاتی بود که گردان کمیل پس از تشکیل در آن شرکت می کرد. نیروهای شهرستان نیریز عمدتا" در این گردان متمرکز بودند و به حماسه آفرینی پرداختند. نیروهای گردان، عصر همان روزی که قرار بود در شب آن روز عملیات شروع شود؛ یعنی عصر 2/12/1362 در منطقه جفیر توسط هواپیماهای دشمن بمباران و تعداد زیادی از نیروها شهید و مجروح شدند. اما این بمباران و تلفات ناشی از آن نتوانست مانع از حضور نیروهای شهرستان...
خط پدافندی خرمشهر 63
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » پدافندها »
دومین خط پدافندی که گردان کمیل در آن حضور یافت، خط پدافندی خرمشهر واقع در ضلع شرقی اروند رود بود. این خط به طول تقریبی چهار کیلومتر از ضلع جنوبی کارون شروع و به نزدیک جزیره مینو میرسید. قبل از حضور گردان در این خط، نیروهای ژاندارمری سابق در آن مشغول پدافند بودند. زمانیکه مسئولیت پدافند از این خط به عهده سپاه پاسداران گذاشته میشود، اولین یکانی که مأموریت پدافند از این خط به او محول می گردد،...
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » پدافندها »
دومین خط پدافندی که گردان کمیل در آن حضور یافت، خط پدافندی خرمشهر واقع در ضلع شرقی اروند رود بود. این خط به طول تقریبی چهار کیلومتر از ضلع جنوبی کارون شروع و به نزدیک جزیره مینو میرسید. قبل از حضور گردان در این خط، نیروهای ژاندارمری سابق در آن مشغول پدافند بودند. زمانیکه مسئولیت پدافند از این خط به عهده سپاه پاسداران گذاشته میشود، اولین یکانی که مأموریت پدافند از این خط به او محول می گردد،...
به یاد شهیدان بهرام و جمشید زردشت
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
مادر بهرام جمشیدت کجاست همچولاله داغ بر دل گشته ای گو به من جمشید و بهرامت چه شد آرزوی تو همه بر بادرفت ماند از جمشید بهرت یادگار از فراق این جوانان عزیز خواهرم داغ جوانان مشکل است باش صابر موقع رنج و بلا بداد فرزندان خود در راه حق لیک بود انـدر رضــای حــق رضـا رفت گر بهرام وجمشیدت ز دست خسرو و نادر پرستار تواند خواهرم شد حامد من هم شهید حامد و بهرام گشته همنشین...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
مادر بهرام جمشیدت کجاست همچولاله داغ بر دل گشته ای گو به من جمشید و بهرامت چه شد آرزوی تو همه بر بادرفت ماند از جمشید بهرت یادگار از فراق این جوانان عزیز خواهرم داغ جوانان مشکل است باش صابر موقع رنج و بلا بداد فرزندان خود در راه حق لیک بود انـدر رضــای حــق رضـا رفت گر بهرام وجمشیدت ز دست خسرو و نادر پرستار تواند خواهرم شد حامد من هم شهید حامد و بهرام گشته همنشین...
بیاد شهیدان محمد روستا و محمود دهستانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
گشته محمود و محمدجان فدا یاد از سروگلستانی کنم بازگویم از محمد یاد باد هر دوتن در راه دین گشته فدا پسوه گردیده است صحرای منا با محمد روز و شب محمود بود روستا آن نو خط نیکو لقا ای خدا محمود سروناز بود روستا بهیار ویار زخمیان هردو چون سرو و صنوبر بوده اند روستا محمود را غمخوار بود عاقبت باهم براه حق شدند با مـحــمد هـردو همسنگر بدنــدسینه ها ز تیر دشمن چاک چاک داغ بر...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
گشته محمود و محمدجان فدا یاد از سروگلستانی کنم بازگویم از محمد یاد باد هر دوتن در راه دین گشته فدا پسوه گردیده است صحرای منا با محمد روز و شب محمود بود روستا آن نو خط نیکو لقا ای خدا محمود سروناز بود روستا بهیار ویار زخمیان هردو چون سرو و صنوبر بوده اند روستا محمود را غمخوار بود عاقبت باهم براه حق شدند با مـحــمد هـردو همسنگر بدنــدسینه ها ز تیر دشمن چاک چاک داغ بر...
به یاد شهیدان معانی و نبئی و فیض آبادی و سبقت و صادقی و موسوی و میرشکاری
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار آقاي محمد معاني »
شهرما را عجبا زود بهار آمده است همهجانقشستارهاستدرخشان امروز همچو خورشید که تابید به تاریکیها عطریاسوگلنرگسبههم آمیخته است بلبلان نغمه سرایندکه درصحن چمن بسکه آویخته قندیل کلا بر سردوش ای عزیزان گره ازدل بگشائید همه دامن دیده فشانید بپای شهدا نوجوانان فداکارکه دوچشم جهان همهاندر ره قرآن به صفا گـشته شهید همه یاران خمینی که پی امرخدا شهر امروز سرافراز وگل افشان که دگر سرو قدی چومعانی و نبیئی امروز صادقی موسوی و میرشکاری عزیز احمدی آمده خورشیدی...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار آقاي محمد معاني »
شهرما را عجبا زود بهار آمده است همهجانقشستارهاستدرخشان امروز همچو خورشید که تابید به تاریکیها عطریاسوگلنرگسبههم آمیخته است بلبلان نغمه سرایندکه درصحن چمن بسکه آویخته قندیل کلا بر سردوش ای عزیزان گره ازدل بگشائید همه دامن دیده فشانید بپای شهدا نوجوانان فداکارکه دوچشم جهان همهاندر ره قرآن به صفا گـشته شهید همه یاران خمینی که پی امرخدا شهر امروز سرافراز وگل افشان که دگر سرو قدی چومعانی و نبیئی امروز صادقی موسوی و میرشکاری عزیز احمدی آمده خورشیدی...
شهدا سال 61 -زندگینامه مفقودالاثر جمشید کاوکانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » مفقودالاثر جمشید گاوکانی »
سال ۱۳۴۲ آن هنگام که اولین شعاعهای خورشید انقلاب اسلامی از شهر قم، بر دنیای اسلام تابیدن گرفت؛ در شهر آبادان نیز خورشید وجود کودکی در خانوادهای مسلمان، گرمابخش محیط خانه آنان شد. نام او را جمشید نهادند و از کودکی دلش را با زمزم ناب فرهنگ شهادت و اسلام محمدی (ص) سیراب نمودند. گویی دست تقدیر چنان مقدر کرده بود که این طفل روزی علم اسلام را بدوش بکشد و در دفاع از حکومت اسلامی، شمشیر بر...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » مفقودالاثر جمشید گاوکانی »
سال ۱۳۴۲ آن هنگام که اولین شعاعهای خورشید انقلاب اسلامی از شهر قم، بر دنیای اسلام تابیدن گرفت؛ در شهر آبادان نیز خورشید وجود کودکی در خانوادهای مسلمان، گرمابخش محیط خانه آنان شد. نام او را جمشید نهادند و از کودکی دلش را با زمزم ناب فرهنگ شهادت و اسلام محمدی (ص) سیراب نمودند. گویی دست تقدیر چنان مقدر کرده بود که این طفل روزی علم اسلام را بدوش بکشد و در دفاع از حکومت اسلامی، شمشیر بر...
شهدای کربلای پنج
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار آقاي محمد معاني »
راهیان کربلا یاد شما و جان ما هست با خون شما روشن چراغ انقلاب می دهد عالم به افکار شما اینک جواب راهیان کربلا یاد شما و جان ما این شما بودید تا رخشنده شد اسلام ما سرخی خون شما رخشان نموده نام ما راهیان کربلا یاد شما و جان ما بین دو فیض آبادی جانانه را با افتخار در ره اهداف قرآن خونشان همچون بهار راهیان کربلا یاد شما و جان ما داده مختاری به ما درس...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار آقاي محمد معاني »
راهیان کربلا یاد شما و جان ما هست با خون شما روشن چراغ انقلاب می دهد عالم به افکار شما اینک جواب راهیان کربلا یاد شما و جان ما این شما بودید تا رخشنده شد اسلام ما سرخی خون شما رخشان نموده نام ما راهیان کربلا یاد شما و جان ما بین دو فیض آبادی جانانه را با افتخار در ره اهداف قرآن خونشان همچون بهار راهیان کربلا یاد شما و جان ما داده مختاری به ما درس...
بهداری رزمی در عملیات والفجر هشت
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات والفجر هشت »
آقای دکتر حمیدرضا جمشیدی در مورد نحوه درمان مجروحین این عملیات میگوید: چند ماه قبل از عملیات، یک باب بیمارستان محکم با سقف بتونی - با 5/2 متر قطر بتون- در منطقه ساخته شد. بطوری که بمبها وراکتهای 500 کیلویی و یک تنی دشمن هم نتوانست به آن آسیبی وارد کند. این بیمارستان حدود 20-15 کیلومتر با اروند فاصله داشت. تلاش کارکنان این بیمارستان جان بسیاری از مجروحان عملیات والفجر را نجات داد. عملیات حدود 80 روز طول کشید....
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات والفجر هشت »
آقای دکتر حمیدرضا جمشیدی در مورد نحوه درمان مجروحین این عملیات میگوید: چند ماه قبل از عملیات، یک باب بیمارستان محکم با سقف بتونی - با 5/2 متر قطر بتون- در منطقه ساخته شد. بطوری که بمبها وراکتهای 500 کیلویی و یک تنی دشمن هم نتوانست به آن آسیبی وارد کند. این بیمارستان حدود 20-15 کیلومتر با اروند فاصله داشت. تلاش کارکنان این بیمارستان جان بسیاری از مجروحان عملیات والفجر را نجات داد. عملیات حدود 80 روز طول کشید....
به یاد جمعی از شهیدان
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
بیاد لاله های سرخ پرپر کنم یاد از شهیدان برومند بیاد تشنگان وادی عشق نمایم یاد ازجمشید و بهرام کنم من یاد از بهرام و جمشید بیاد سالکان راه قرآن بیاد نازنین اجساد یاران حمید مستفیضی در کجا رفت ولی با نا امیدی رفت از دست مجید مستفیضی نوجوان بود غلام شاه بی لشکر حسین بود حسن آن نوجوان مه جبین کو بشدکیخایی اندر راه قرآن رخ پاک حسن گردید گلگون زخون بسته حنا بردست وپایش چو داوود...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
بیاد لاله های سرخ پرپر کنم یاد از شهیدان برومند بیاد تشنگان وادی عشق نمایم یاد ازجمشید و بهرام کنم من یاد از بهرام و جمشید بیاد سالکان راه قرآن بیاد نازنین اجساد یاران حمید مستفیضی در کجا رفت ولی با نا امیدی رفت از دست مجید مستفیضی نوجوان بود غلام شاه بی لشکر حسین بود حسن آن نوجوان مه جبین کو بشدکیخایی اندر راه قرآن رخ پاک حسن گردید گلگون زخون بسته حنا بردست وپایش چو داوود...